ترشی خونگی ...

ساخت وبلاگ

مدتی بود ترشی مون تموم شده بود .. راستش دل و دماغ درست کردنش هم نبود ... با سبزی خوردن و خیارشور و سالاد سفره رو کامل میکردم ... میدونستم ترشی چیز دیگه است اما گاهی هوای حوصله ابری میشه خوب ... چند روز قبل، از سر ناچاری کمی ترشی بازاری خریدم ... بی طعم و مزه ... بد شکل و قیافه ... و گرون .. راستش کمی خودمو سرزنش کردم .. اما خیلی زود دست از سرزنش کشیدم ... من خودمو میشناسم ... به خودم اجازه دادم به حال و هوایی که لازمه برسم ... بی هیچ عجله ای ... بی هیچ سختگیری ... امروز زود بیدار شدم ... با اینکه دیشب دیر خوابیده بودم ... به محض اینکه چشمهامو باز کردم حس کردم چه روز خوبیه ... زمزمه کردم: من چه سبزم امروز، و چه اندازه تنم هشیار است ... صبحانه رو که خوردیم، همسرم رو فرستادم مواد ترشی گرفت ... بادمجون .. گل کلم ... و هویج .. و سرکه قرمز ... وسائل رو خرید و داد به من و برای انجام کار بانکی رفت بیرون .. پارچه مخصوص رو پهن کردم ... تخته مخصوص .. کارد مخصوص .. دستکش مخصوص ... کاسه های رنگی بزرگ ... کیسه ها رو خالی کردم روی پارچه ... سفید و زرد و سیاه ... چه ترکیب رنگی زیبایی ...

پوست گرفتم ... خورد کردم ... حلقه کردم .. و فکر کردم .. و فکر کردم .. و فکر کردم ..... مرغ ذهنم حسابی پر باز کرده بود و پرواز میکرد ... و خدا میدونه که تو آسمون صاف و  آبی خاطرات، تا کجاها که نرفت ...

کارهام که تموم شد، مواد رو شستم ... گذاشتم توی آبکشها که آبشون بره ... و اومدم اینجا ... به وبلاگ لی لی سر زدم ... که چند ساله نمینویسه ... لی لی امروز چی میخونه؟ و برخوردم به یک کتاب ... کتاب ِ کارد زدن به گوجه فرنگی ... اسمش برام جالب بود ... بخشی از کتاب رو خوندم .. عجب همخونی داشت با حال و هوای امروز من ... به نظر شما تصادفی بود؟ من که فکر نمیکنم..

 

 

"هر سال در فصلش می خوام مرباهای مختلفی درست کنم. می خواهم ترشی هایی را که بلد هستم درست کنم. غذاهایی را که دارند از یاد می روند بپزم. تابستان سبزی های مختلف را در خانه خشک می کنم. میوه خشک می کنم. با این که روز به روز توانم برای انجام کارها کم تر می شود اما نیرو و حسی مرا به سوی درست کردن آنها سوق می دهد. گاه از این که خود را برای انجام دادن این کارها به تعب می اندازم، حیرت می کنم.

این کتاب یک کتاب آشپزی دیگر نیست. سرتقی من در انجام این کارها فقط و فقط برای یادآوردن چیزهایی است که ما را با کودکی هایمان پیوند می دهد و تنها این نیست بلکه زنده نگه داشتن حلاوت خاطره عزیزانی است که آن ها را برای ما درست کردند.

اغلب زنان از کمبود وقت و غیرضروری بودن آن کارها صحبت می کنند و می گویند وقتی بهترینش در بازار یافت می شود انجام این کارها وقت تلف کردن است و راندن زن به آشپزخانه ها و دوری آن ها از کارهای اجتماعی و رشد همپای مردان و حرف های دیگری که اغلب هم درست به نظر می رسد. موافق نیستم که بعضی کارها، با توجه به زمانه ای که رو به مدرنیزه شدن می رود باید از دور خارج شود. بله ناچاری دورشدن از آن فضاها را من هم می دانم اما نمی توانم خالی بودن ذهنم از آن دنیای شیرین کودکی را با چیزهایی که شاید مهم تر از آنها نیستند، پر کنم... با بازنگری مجدد کارهایی که خانه را تبدیل به خانه مهر و گرمی می کند تا خانه شیک و مدرنی که شبیه خانه های توی مجلات است و هیچ گونه بو و عطری از آن به مشام نمی رسد و آشپزخانه اش رستوران های طاق و جفتی که مثل قارچ سر هر کوچه سبز می شود.

من نه خجالت می کشم از انجام این کارهایی که می توان آماده اش را تهیه کرد و نه فکر می کنم وقتم هدر رفته و نه فکر می کنم که استثمار شده ام. به میل و رغبت خودم و با ایمان به درستی این مراسم و دوست داشتن به ایجاد فضایی دلپذیر آن را تا زمانی که توان دارم ادامه خواهم داد. این کارها به همان اندازه خانه، اطرافیان و خودم را غنا می بخشد که کم از نوشتن و خواندن یک داستان و دیدن تئاتر نیست. اگر این تلاش های رنگین و متنوع نباشد به نظر من زندگی خشک و یکنواخت می شود اگر چه ما بازیچه های جدیدی داشته باشیم که جذاب تر از خشک کردن سبزی است.

این کتاب را نوشتم تا به خاطره مادری تقدیم کنم که به ما یاد داد چگونه با هیجان و عشق کارهایی از این قبیل را انجام دهیم و با این که مشغله مهمتری داشت اما ما و بچه هایمان را با جهانی آشنا کرد که کم از درس خواندن و دکتر و مهندس شدن نبود."

 

کارد زدن به گوجه فرنگی / آسیه جوادی

 

با خوندن این سطور، لبخند عمیقی حاکی از رضایت روی لبهام نقش بست ... حال دلم خوب بود ... یه دور دیگه خوندم .. با تأنّی .. بی عجله ... چطور بعضی کلمات و بعضی جمله ها در عین سادگی میتونن دل آدمو نوازش کنن ..حالم خوب بود ..حالم برخلاف این چند روز خیلی خوب بود...

 

 

هوم، سوییت هوم !...
ما را در سایت هوم، سوییت هوم ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parisima بازدید : 108 تاريخ : يکشنبه 14 بهمن 1397 ساعت: 1:10